چرا مردم کوفه بیعت خود را شکستند؟/ تطمیع و تهدید عامل شهادت سفیر امام حسین(ع)
تاریخ انتشار: ۲۶ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۱۲۰۰۱۴
با مرگ معاویه در ماه رجب سال 60 ه.ق امام حسین(ع) که پیش از آن هم از بیعت با فرزند معاویه به عنوان ولیعهد خودداری کرده بود، باز هم به درخواست والی مدینه برای بیعت با یزید به عنوان خلیفه پاسخ منفی داد و مدینه را به مقصد مکه ترک کرد و دست به حرکت عملی مخالف حکومت زد. همزمان بزرگان شیعه در کوفه و حتی گروههای دیگری از مردم این شهر که از امتناع امام(ع) از بیعت آگاه شده بودند، نامههای بسیاری خدمت ایشان ارسال کرده و آمادگی خود را برای یاری حضرت به عنوان پیشوای مسلمین اعلام کردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مسلم بن عقیل پانزدهم رمضان از مکه به سمت کوفه حرکت کرد و به گواه تاریخ حداقل 18 هزار نفر با فرستاده امام حسین(ع) بیعت کردند. اما چه شد که مسلم در نهایت تنها ماند و به شهادت رسید؟
امروز پنجم شوال، سالروز ورود سفیر امام حسین(ع) به کوفه است. به این بهانه در گفتوگو با دکتر سعید طاوورسی مسرور عضو هیئت علمی گروه شیعه شناسی دانشگاه علامه طباطبایی به تبیین چرایی بیعت شکنی کوفیان پرداختیم.
دارالاماره کوفه در عصر امام حسین(ع)
دکتر طاووسی مسرور در ابتدا با بیان اینکه اولین اقدام امام حسین(ع) در پاسخ به نامههای کوفیان، فرستادن مسلم بن عقیل به کوفه بود میگوید: امام(ع) او را مورد خطاب قرار داد و فرمود «وَ إِنْ رَأَیْتَ النَّاسَ مُجْتَمِعِینَ عَلَی بِیْعَتِی فَالْعَجَلُ لِی بِالْخَبَرِ حَتَّی أَعْمَلَ عَلَی حَسَبِ ذَلِکَ» اگر مشاهده کردی که مردم یکپارچه متمایل به بیعت من هستند، به سرعت خبر آن را به من برسان تا بر حسب آن عمل کنم. اما شرایط زمانی که کوفیان به امام حسین(ع) نامه نوشتند و مسلم بن عقیل عازم کوفه شد با زمانی که مسلم در کوفه به شهادت رسید کاملاً متفاوت بود.
او در توضیح این شرایط توضیح میدهد: هنگام ارسال نامهها و رفتن جناب مسلم به سمت کوفه، امیر کوفه نعمان بن بشیر بود. شیعیان کوفه نماز جمعه و جماعت او را تحریم کرده بودند و حتی تصمیم گرفته بودند در نماز عید فطر هم حاضر نشوند. نعمان بن بشیر در برابر اعتراض شیعیان کوفه واکنش تندی نشان نداد و برخوردی نکرد لذا آنها هم به همین رویه ادامه دادند و وقتی که مسلم به سمت کوفه میآمد همه منتظر او بودند. اما با ورود جناب مسلم به کوفه در پنج شوال سال 60 ابن زیاد که حاکم بصره بود از طرف یزید با حفظ سمت به عنوان حاکم کوفه نیز منصوب شد. حاکم کوفه در واقع حاکم کل عراق بود. چون ابن زیاد سابقه مخالفت با جانشینی یزید را داشت، احتمال اینکه ابن زیاد بخواهد حاکم کوفه شود خیلی پایین بود.
تهدید و تطمیع کوفیان
این تاریخ پژوه در توضیح علت اینکه یزید، ابن زیاد را مأمور شهر کوفه و اداره عراق کرد، بیان میکند: سرجون بن منصور مشاور رومی یزید به او توصیه کرد اگر عراق برای تو مهم است، آن کسی که از عهده عراق بر میآید ابن زیاد است و نعمان با دست دست کردن و عدم واکنش مناسب، فرصت غلبه را به مسلم و شیعیان کوفه خواهد داد. به همین دلیل ابن زیاد مأمور شد و جالب این که ابن زیاد در ششم شوال، یک روز بعد از مسلم وارد شهر کوفه شد و پس از آن شرایط تغییر کرد.
دکتر طاووسی مسرور در ادامه میگوید: ابن زیاد با شیعیان کوفه آشنا بود و روش خشنی داشت اما چیزی که باعث شد مردم را از مسلم جدا کرده و در کوفه جو را به نفع خودش عوض کند، تهدید و تطمیع بود. او به مردم کوفه گفت که سپاهی از شام خواهد آمد و دمار از روزگار شما در خواهد آورد و با تطمیع وعده افزایش عطا به مردم کوفه داد که اگر با یزید بیعت کرده و و ناسازگار نباشند به عطای آنها اضافه کند و از این طریق سعی کرد سران قبایل را با خود همراه کند.
مسلم بن عقیل(ع)، شهید غریب کوفه
عضو هیئت علمی گروه شیعه شناسی دانشگاه علامه طباطبایی یادآور میشود: ابن زیاد فضای رعب و وحشت آوری در شهر حاکم کرد و بعد از شهادت جناب مسلم، شهادت میثم تمار و یا زندانی شدن مختار نیز در این مقطع انجام شد. ابن زیاد برای خنثی کردن فعالیتهای مسلم و شکست دادن او علاوه بر تهدید سران شهر و چهرههای بانفوذ و سختگیری درباره آنها به جستجو و تعقیب مسلم و طرفدارانش پرداخت و برای رساندن اخبار نهضت مسلم به حکومت از یک جاسوس به نام معقل استفاده کرد. معقل از غلامان ابن زیاد بود که به دستور او، منافقانه در کوفه خود را شیعه و طرفدار امام حسین(ع) و مسلم بن عقیل جلوه داد و در مسجد جامع کوفه از طریق مسلم بن عوسجه، از مکان اختفای مسلم آگاه شد. ابن زیاد سه هزار درهم به معقل داد و گفت با این پول در پی مسلم بن عقیل برو. اگر یاران او را یافتی این پول را به آنها بده و بگو که این پول را در جنگ با دشمن خرج کنند. تو چنان وانمود کن که گویا یکی از آنها هستی و چون این پول را به آنها دادی مورد اعتماد آنها قرار میگیری و چیزی را از تو مخفی نمیکنند و هر روز صبح و عصر نزد آنها برو. او به مسجد اعظم کوفه آمد و توانست با مسلم بن عوسجه ارتباط برقرار کند و خود را به عنوان یکی از دوست داران اهل بیت قلمداد نماید. عاقبت مسلم بن عوسجه او را نزد مسلم در خانه هانی برد، معقل پول را پرداخت و با مسلم بیعت کرد. او پس از آن همچون یکی از یاران مسلم به محل استقرار او رفت و آمد میکرد و مخفیانه اخبار و گزارش های نهضت را به ابن زیاد میرساند. جاسوسی او ضربه سختی به نهضت مسلم در کوفه زد و به دستگیری و شهادت هانی که پیشوا و بزرگ قبیله مذحج بود و سپس مسلم بن عقیل انجامید.
دکتر طاووسی مسرور در پایان تصریح میکند: علت عدم همراهی کوفیان با فرستاده امام حسین(ع) تهدید و جو سنگینی بود که بر اثر رعب و وحشت پیش آمد و دیگری تطمیع و اینکه برخی از سران قبایل خود را به دنیا فروختند و قبیله خود را نیز همراه کرده و از مسلم جدا شدند. اگر چنین فضایی نبود، آنها نمیتوانستند شخصی مانند هانی را اعدام کنند. در این دوره خاص از نعمان بن بشیر تا دوره ابن زیاد با تغییر فضای شدیدی روبرو هستیم و جامعه از جو همراهی به عدم همراهی رسید.
منبع: روزنامه قدس مریم احمدی شیروانمنبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: مسلم بن عقیل مسلم بن عقیل شیعیان کوفه امام حسین ع ابن زیاد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۱۲۰۰۱۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نوه امام خمینی در خارج از کشور چه کاره است؟
به گزارش «تابناک» به نقل از عصر ایران، معصومه حائری یزدی همسر آیتالله سید مصطفی خمینی و دختر آیتالله شیخ مرتضی حایری یزدی صبح روز ششم اردیبهشت ۱۴۰۳ خورشیدی در تهران درگذشت.
آن طور که عصر ایران روایت کرده است؛ وی مادر سید حسین و مریم خمینی بود. حجتالاسلام سید حسین خمینی از اوایل دهه ۶۰ عملا از عرصه های رسمی و رسانهای کنار است و خواهر او (نوه امام خمینی) هم در خارج از کشور زندگی میکند و به طبابت و کارهای علمی اشتغال دارد و خانواده برای دفن مادر منتظر بازگشت اوست. (دو فرزند دیگر در کودکی درگذشته بودند).
از نکات شگفتآور زندگی خانم حایری این که به رغم آن که عروس ارشد امام خمینی و منتسب به یک خاندان بزرگ و مشهور روحانی دیگر هم بود زندگی بسیار عادی و گاه توام با سختی و رنج داشته است.
او شیفته سید مصطفی خمینی بود و خاطرات هجران او را با اشک بیان میکرد و همچون اعضای خانواده امام که آقا مصطفی را «داداش» خطاب میکردند او هم عادت کرده بود همسرش را این گونه خطاب و حتی بعد از فقدان چنین یاد کند.
با این که عروس ارشد امام اهل مصاحبه با رسانهها نبود اما برای اولین بار اول آبان ۱۴۰۰ و به مناسبت چهلوچهارمین سالگرد درگذشت مشکوک سید مصطفی خمینی گفتوگویی با او منتشر شد که بسیار مورد توجه قرار گرفت خصوصا جاهایی که حکایت از نگاه امروزین آقا مصطفی خمینی داشت و تصویر متفاوتی از فرزند فقید امام ترسیم میکرد.
درباره فرزندان چنین گفته بود: «خدا چهار فرزند به من داد که دو تا از آنها از دنیا رفتند و الان تنها حسین و مریم برای من باقی ماندهاند. هر دو دختر بودند و یکی در ایران و یکی در نجف از دنیا رفت. اولی چند روز بعد از به دنیا آمدن از دنیا رفت و علتش هم این که اوضاع ما در آن ایام به خاطر مسائل انقلاب خیلی ناجور و نامناسب و دگرگون بود و در همان ایامی که تازه این دختر به دنیا آمده بود، نیروهای دولتی وارد منزل ما شدند و هول و هراس ایجاد کردند و حال خود من خیلی بد و خراب بود و شاید این بچه بر اثر همان مسائل مُرد و از دنیا رفت.
دومی هم بلافاصله بعد از تولد و بر اثر یک بیماری کشنده از دست رفت؛ البته برخی به من میگفتند که این فرزندم، پسر بوده ...»